زمینههایی که در حال حاضر کشور به شدت به آن نیاز دارد، چراکه توسعه تکنولوژی میتواند نیازهای بسیاری را در صنعت کشور برطرف کند، نیازهایی که در روزهای تحریم به سختی مرتفع میشوند. بر این اساس میتوان دریافت شرکتهای دانشبنیان نقشی اساسی در حمایت از کالای ایرانی دارند. همین امر موجب شد تا سراغ محمدعلی چمنیان، مدیرعامل و بنیانگذار شرکت نیانالکترونیک و مدیر گروه صنعتی نیان برویم، چمنیان در گفتوگویش به این نکته اشاره کرده که «امیدوارم سهم زیادی از اقتصاد کشورمان در آینده مانند کشورهای پیشرفته از شرکتهای دانشبنیان باشد»، در ادامه گفتوگوی ما با او را میخوانید.
خیلیها وقتی حال فعلی شرکتهای موفق را میبینند معمولاً گذشته آن شرکت را واکاوی نمیکنند. اما الان و برخلاف این رویه میخواهیم بدانیم نیانالکترونیک از کجا شروع کرد؟
شرکت نیانالکترونیک از ابتدا با یک ایده فنی مهندسی از ایدههای دانشگاهی که در سال ۶۹ شکل گرفته و در سال ۷۱ تا ۷۴ آزمایشهایی روی آن انجام شده بود، تأسیس شد. بنده پس از ثبت شرکت براساس مطالبی که با عنوان مبدلهای انرژی در درس پاورالکتریک آموخته بودم با هدف ساخت مبدلهایی برای صنعت مخابرات ایدههای خودم را به صورت عملی پیگیری کردم.
تولیدیکردن این ایده که با تکنیک جدیدی به نام سوئیچمود همراه است موجب ایجاد کار شد و مشتریانی مانند سازمان مخابرات داشت. زمانی که ادبیات دانشبنیان و استارتآپ نبود و همه با دیده شک به این قضیه نگاه میکردند ما کار خود را شروع کردیم و بهطبع خیلی سخت بود. من، همسرم و برادرم به شکل خانوادگی در حالیکه حتی کلمه دانشبنیان را نشنیده بودیم یک استارتآپ تشکیل داده و در زیرزمینی با وسعت ۲۵ مترمربع آغاز به کار کردیم، بهتدریج شرکت را توسعه دادیم و در حال حاضر به عنوان یکی از قدیمیترین استارتآپهای کشور با ۲۸ سال سابقه، با بیش از ۶۰۰ نیرو و ۵۰ هزار مترمربع فضای کاری جزو یکی از بزرگترین تأمینکنندگان تجهیزات مخابراتی از جمله ایستگاههای بیتیاس اپراتورهای تلفنهمراه هستیم.
از نظر شما دستگاهها و نهادهای نظارتی چه حمایتهایی را باید از شرکتهای دانشبنیان انجام دهند؟
دولت باید در حمایت از شرکتهای دانشبنیان قدری بیشتر نقش ایفا کند تا بتواند آنها را به مصرفکنندگانی که به تولیدات این شرکتها نیاز دارند وصل کند و شبکهسازی مناسبی را انجام دهد. اینگونه، امکان تقاضاهای متعدد برای شرکتهای دانشبنیان وجود دارد. یکی دیگر از اقدامهایی که لازم است دولت انجام دهد ممنوعکردن واردات کالاهایی است که شرکتهای دانشبنیان میسازند، گرچه ممکن است در برخی موارد کیفیت این کالاهای داخلی به اندازه کیفیت نمونههای خارجی نباشد یا قیمت تمامشده این تولیدات داخلی بیشتر باشد، ولی باید از این مسیر گذشت، نهادهایی که متولی حمایت از شرکتهای دانشبنیان هستند باید در اینجا بایستند، زیرا اگر ما همیشه به دنبال کالایی باشیم که کیفیت آن خیلی بالاتر از نمونه خارجی و قیمتش از آن کمتر باشد و در داخل هم تولید شود ممکن است امری دستنیافتنی باشد، چراکه یک شرکت تازهکار نمیتواند چنین امری را محقق کند. بنابراین ما باید با پذیرش یکسری کاستیها در ابتدای کار، در مسیر رشد قرار بگیریم تا به جایی برسیم که کیفیت تولیداتمان بهتر شود.
در واقع این حمایتها ریسکپذیری دانشبنیانها را میتواند کمتر کند؟
بله. حمایتها برای کمکردن ریسک شرکتهای دانشبنیان است، زیرا عملیکردن یک ایده ریسک دارد البته عرض میکنم در چند سال اخیر فرهنگ دانشبنیان خیلی رشد داشته و ادبیات آن تقریباً فراگیر شده است، بسیاری از حلقههای زیستبوم نوآوری مانند شتابدهندهها، مراکز رشد، کارخانههای نوآوری، صندوقهای پژوهش و نوآوری ایجاد شدند، ولی هنوز به حد کمال خود نرسیده است. ما شاهد این موضوع هستیم که با وجود تمام پیشرفتهایی که در این زمینه رخ داده، فقط نیم درصد از اقتصاد ما سهم اقتصاد دانشبنیان است که این مقدار خیلی کمی است.
در پیشبرد اهداف صادراتیتان چقدر موفق بودید؟
یکی از محصولات باکیفیتی که در پنج سال اخیر تولید کردیم و فروش خوبی داشته است «رکهای تغذیه بیتیاس» است که برای گسترش شبکه تلفن همراه در کشور به کار میآید و اپراتورها سالانه به آن احتیاج دارند، ما نیز در هر دو بازار «توسعه» و «جایگزینی» فعالیت میکنیم. این محصول علاوه بر حفاظت از بیتیاس باید از سرقت جلوگیری کند همچنین هیچگونه گرد و غبار و باران واردش نشود و انرژی مورد نیاز بیتیاس را نیز تأمین میکند. در حقیقت این محصول قسمتهای مختلفی دارد که علاوه بر اینکه برای اپراتورهای داخلی عرضه میکنیم در چند کشور همسایه هم برای استفاده از شبکه تلفن همراه صادر کردهایم.
چشمانداز شما برای فعالیتها چیست؟
در حال حاضر شرکت به جایی رسیده که از نظر تأمین مالی و طرحهای پروژهای جدید از صندوقها و بانکها نمیتواند تأمین مالی کند، برای همین تصمیم گرفتیم وارد بورس شویم تا سرمایه خوبی را جذب کنیم و در بخشهای مختلف توسعه دهیم تا به امید خدا کارخانههای جدیدی را ایجاد کنیم.
دانشبنیانها چرا اینقدر سخت کار میکنند، ولی همیشه از اینکه عرصه برایشان فراهم نیست گلایه دارند؟
دانشبنیانها سخت کار میکنند چون در کشور ما مبانی زیرساخت بر اساس کشورهای دانشبنیان ساخته نشده و کشور ما یک کشور وارداتی بوده که از طریق فروش نفت کالاهای مصرفی زیادی را وارد کشور میکرد و این موجب شده بود فرهنگ محصولات دانشبنیان شکل نگیرد. در حال حاضر پیمانکار خوب نداریم، دانشگاهها در این حوزه خوب کار نکردهاند، حتی سایر بخشهایی که در زمینههای اقتصادی هستند گاهی سنگاندازی میکنند، به همین علت شرکتهای دانشبنیان در یک فضای شکاک کار میکنند که باید ارزش واقعیشان را اثبات کنند. به عنوان مثال اگر به بانک مراجعه کنید و بگویید برای شرکت دانشبنیان وام میخواهید به شما پاسخی نمیدهند، برای همین شرکتهای دانشبنیان باید سخت کار کنند تا خودشان را به آحاد جامعه بقبولانند!
نظر شما